موقعیتی بوجود امد تا باآقای احمدی نسب ، دهیار جوان و پرتلاش روستای صدخرو گپ و گفتگویی کوتاه در...
بانک صادرات شعبه صدخرو ، به عنوان یکی از بانک های موفق در سطح کشور معرفی شده است . در خصوص چگ...
نوشته حاضرتحقیقی است از دوست عزیزمان جناب آقای محمد امین حسامی که به معرف...
محمدعلی فاضل خراسانی، از علمای نامی حوزه در هفتم ربیع الثانی سال ۱۳۴۲ هج...
هرجا از بندگان صالح خدا ذکر و یادی شود و برکات آنجا نازل می شود.بندگانی...
مراسم زیارت عاشورا همراه با عزاداری و سینه زنی به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری...
با نزدیک شدن به ایام محرم ، مساجد هیئت های عزاداری صدخرو جهت برگزاری مراسم عزادا...
مسئول حوزه پژوهشي اداره ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري سبزوارگفت: کتاب...
به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی صدخرو (صدخرو نیوز) ،مراسم باشکوه...
ایسنا: محققان دانشگاه تربیت مدرس طی یک طرح پژوهشی برای نخستین بار با استفاده از سامانه ماشین بینایی...
بیشتر مردم در روزهای سرد و خشک زمستان، با استفاده از کرم های مخصوص سعی می کنند طراوت و سلامت پوست خ...
انجیر از میوههایی با قند بالا است که مانع از افت قند خون شده، همچنین دانههای این میوه مانع...
20 راهکار برای تغذیه درست در ماه رمضان ماه رمضان، ماه نیایش با خداست. بهتر است...
هندوانه منبع طبیعی از بهترین آنتیاکسیدانها بوده که طبیعت فراهم کرده است. آنتی اکسیدانهایی...
سردار سرتیپ پاسدار خلبان شهید احمد الهامی نژاد
(فرمانده دانشکده نیروی هوایی سپاه)
سرتیپ دوم خلبان، شهید احمد الهامینژاد روز دهم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۱ در صدخرو به دنیا آمد. او آموختن علم را در ۷ سالگی آغاز کرد و بعد از اخذ مدرک سیکل به منظور ادامه تحصیل به سبزوار مهاجرت کرد و در هنرستان فنی در رشته اتومکانیک مشغول به تحصیل شد.
وی در جریان مبارزات امام (ره) در جمع دلاوران مبارز ایران قرار گرفت و در نیمه شب ۲۲ بهمنماه با یک اسلحه که از نظامیان به غنیمت گرفته بود، به منزل برگشتند و از فردای همان روز طرز کار با اسلحه را یاد گرفتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامیبا بازگشایی مراکز آموزشی به سبزوار برگشت و تحصیل علم را آغاز کرد.
در خردادماه سال ۱۳۶۰ مدرک دیپلم در رشته اتومکانیک را دریافت کرد و در مهرماه همان سال جهت انجام خدمت نظام وظیفه به سپاه پاسداران پیوست. دوره عمومیسپاه را از تاریخ دوزادهم اسفندماه ۱۳۶۰ تا سیزدهم خردادماه سال ۱۳۶۱ در جبهه گذرانید. در این زمان در آزمون پذیرش دانشجوی خلبانی پذیرفته شد و به تهران انتقال یافت. وی در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۶۰برای دومین مرتبه به جبهه رفت. در این علیات سه نفر از یگان هوایی به شهادت رسیدند و این موضوع باعث شد که سپاهپاسداران از فرستادن دانشجویان خلبانی به عنوان سرباز نیروی داوطلب به جبهه خودداری کند.
بعد از اتمام دوره آموزش خلبانی برای ادامه کار در تاریخ پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۶برای مدت نامعلوم به اصفهان منتقل شد. الهامینژاد در نهم دیماه سال ۱۳۶۷ به همراه تعداد دیگری از خلبانان و مهندسین فنی هواپیما جهت طی دوره آموزشی هواپیمای توکانو -هواپیمای نیمهجنگی- به مدت ۴۵ روز به برزیل سفر کرد و موفق به اخذ گواهینامه مربوطه شد. وی در پانزدهم فروردینماه سال ۱۳۷۰ به مدت یک سال به سمت مسئول دفتر استاندارد و ارزشیابی پایگاه هوایی سپاه منصوب شد.
در اواخر تابستان سال ۱۳۷۲ با خانواده به تهران بازگشت و در پادگان ولیعصر (عج) در سمت معاونت آموزش مشغول به خدمت شده و به عنوان پاسدار نمونه معرفی شد. در هفتم اسفندماه سال ۱۳۷۵ طبق حکمیاز سوی سرلشکر رضایی به مدت ۳ سال مسؤلیت مدیریت هواپیمایی – معاونت عملیات نیروی هوایی سپاه- را پذیرفت. در بیستم مردادماه سال ۱۳۷۷ از سوی فرمانده نیروی هوایی سپاه، سردار قالیباف، به سمت مدیر واحد اطلاعات و عملیات به مدت ۳ سال منصوب شد. او از تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۷۹ دوره داخلی دانشکده فرماندهی و ستاد را در گرایش هوایی در مقطع کارشناسی ارشد، با معدل کل ۱۸،۲۵ به پایان رساند. الهامینژاد در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۷۹ از سوی فرمانده کل سپاه سرلشکر صفوی برای مدت ۳ سال مسئولیت مدیریت آموزشهای خلبانی معاونت آموزش نیروی هوایی سپاه را برعهده گرفت و در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۸۴ به موجب حکمیاز سوی رهبر معظم انقلاب به درجه سرتیپ دومیمنصوب شد.
دلجویی رهبرمعظم انقلاب از خانواده شهید الهامی نژاد
الهامینژاد در طول خدمت خود در نیروی هوایی سپاه در مناصبی همچون مدیریت هواپیمایی،معاونت نیروی هوایی،مسئولیت عملیات پایگاه قدر نیروی هوایی،مدیریت خدمات پرواز قرارگاه قائم نیروی هوایی، مدیریت آموزش خلبانی، معاونت آموزش نیروی هوایی و در نهایت جانشینی معاونت آموزش نیروی هوایی سپاه انجام وظیفه کرد.
جدیت،پشتکار،تعهد،دلسوزی، ویژگیهای مثبت اخلاقی و مسئولیتپذیری از خصوصیات این شهید بزرگوار بود که موجب شد وی در سال 1384 به عنوان فرمانده نمونه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزیده شود.
سرتیپ دوم خلبان شهید احمد الهامینژاد در روز ۱۹ دی ۱۳۸۴ مصادف با روز عرفه در اثر سانحه هوایی در آسمان ارومیه به همراه یار و همراه دیرینهاش سردار شهید احمد کاظمی در سن ۳۴ سالگی به سوی ملکوت بال گشود. از او ۳ فرزند به یادگار ماند.
تصویری از سردار سرتیپ پاسدار خلبان شهید احمد الهامی نژاد بهمراه یارانش
این هواپیما همان هواپیماییست که سقوط کرد
در این تصویر شهیدان اسدی، کروندی، رشادی، یزدانی، مهتدی، کاظمی، سلیمانی، شاهمرادی(حنیف)، آذینپور، الهامی نژاد، بصیری دیده می شوند
متن زير نامهاي است كه شهيد الهامينژاد در تاريخ 20 اسفند 63 به همسرش نوشته است:
بسم رب الشهدا و الصديقين
همسر عزيزم سلام عليكم
سلام بر سالار شهيدان حسين (عليهالسلام) و فرزند عدالت گسترش و درود و سلام زياد بر تو اي همسر مهربان و عزيز كه برايم هميشه مايه دلگرمي بودي و جز محبت و غمخواريت برايم، چيزي نديدم و مرا هميشه مديون خوبيهاي خود ميگذاشتي. خانم عزيز! در اين لحظه كه دست به قلم بردهام تا شايد براي آخرين بار برايت سخن گفته باشم؛ عزيزم در اين لحظه با برادرانم در سنگر نشستهايم و الان كه ساعت 10 شب 20 اسفند سال 63 است جهت تحويل گرفتن اثاثيه سنگر تشريف آوردهاند. من ساكم را بستم و تحويل دادم در داخل ساك يك دفتر يادداشت است كه چند كلمهاي در آن نوشتهام و در داخل تقويم يك سكه يك ريالي كه تبرك امام است براي فرزندم به يادگار گذاشتهام. عزيزم در اين لحظه كه اسم فرزندم را آوردم اشك در چشمانم جمع شده و ميدانم كه اشكهاي شما هم جاري گشته است. اي كاش ميتوانستم فرزندم را ببينم؛ خدايا اگر براي حفظ دين و ناموسم نبود، اگر اول اطاعت از اوليالام را بر خود واجب نميدانستم، تو خود شاهدي كه زندگي در كنار زن و فرزند چقدر برايم شيرين است. پرودگارا! خالصانه از تو ميخواهم تا به همسرم صبر و شكيبايي زياد و ايمان عنايت فرمايي و مرا بر گناهانم عفو نمايي. آري همسرم! دوستانم همه حرف از شهادت ميزنند همه از همديگر حلاليت ميطلبند و من هم از تو حلاليت ميطلبم. بيرون سنگر تمام ماشينها، ياوران امام خميني را به خط ميبرند و كار بعد از خط شكستن رزمندگان شروع ميشود و بايستي با يك گروه پنج نفري به خاك عراق برويم و هاوركرفت كه ميآيد امكانات را تحويل گرفته و در عوض شهدا و مجروحين را به پشت خط بفرستيم. خانم مهربانم! در اين چند روز برايم مقدر نبود كه برايت تلفن بزنم، نامهاي برايت نوشتهام و اين هم نامه خداحافظي است؛ عزيزم در اينجا وصيتي دارم كه اميدوارم عمل نمايي. بعد از شهادتم اميدوارم با صبر و شكيبايي تحمل كني و توكل بر خداوند را در اين كارهايت قرار دهي و در امتحاني كه در پيش داري موفق شوي و هنگامي كه به اميد حق فرزندم سالم متولد شد در حفظ و تربيت او سعي بسيار كن و همانطور كه براي من هم مادر و هم همسر بودي، براي فرزندم هم پدر و هم مادر باشي. او را از محبت بيپدري برخوردار ساز و در زندگي دستورات الهي را انجام بده و حرف ديگران را گوش مكن. حرف زياد است و كاغذ كم و در پايان فرزندم را به تو و شما را به خداوند ميسپارم. آقا و مامان را سلام زياد ميرسانم و از آقا برايم حلاليت بطلبيد؛ زيرا در زمان عقد به علت حرف نابجاي من از من دلگير شد و از مامان به خاطر زحماتش تشكر ميكنم. خواهرانم صديقه و طاهره را سلام برسانيد. برادرم احمد و مريمخانم و فاطمه كوچولو را سلام زياد برسانيد. آنكه تو را به خاطر ميسپارد؛
شوهرت احمد 20 اسفند 63